سخنرانى [در جمع پرسنل گروه تحقیقات صنعتى و دفاعى (رهاورد انقلاب و جنگ)]
زمان: صبح 2 دى 1361/ 7 ربیع الاول 1403
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: حفظ ارزشهاى انسانى و جلوگیرى از فساد، رهآورد انقلاب و دفاع مقدس
حضار: سلیمى (وزیر دفاع)- پرسنل گروه تحقیقات صنعتى و دفاعى و 40 تن از مسئولان عقیدتى- سیاسى وزارت دفاع
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بزرگترین جنایت امریکا و خیانتکاران داخلى
شما
امروز مرا خوشحال کردید. البته من اطلاع داشتم که مغزهایى که نگذاشتند در
زمان سابق هیچ رشد بکنند، رشد کردند، لکن تفصیلش را در این بخش اطلاع صحیح
نداشتم و حالا بسیار خوشحال شدم و باید اظهار تشکر کنم از این جوانهاى عزیز
که براى میهن خودشان، براى اسلام افتخار ان شاء اللَّه، درست مىکنند و
کردند. و ما هر قدمى که پیش مىرویم، بیشتر مطلع مىشویم که چه خیانتهایى
به این کشور شده است؛ چه جنایتهایى امریکا و امثال او به ما کردهاند،
منتها با دست همین جنایتکارانى که در داخل بودند. و بزرگتر جنایتى که کردند
همین معناست که نگذاشتند این جوانهاى ما رشد بکنند. اگر از اوّلى که ارتش
درست شده بود، یک ارتش اسلامى بود و تحت نظر اسلام بود و تعهدات اسلامى را
داشتند، حالا وضع ما غیر از این وضعها بود، لکن نگذاشتند. مع ذلک، خداى
تبارک و تعالى سایه عنایتش را بر سر این ملت انداخت که در بین راه رسیدیم
به این که جلوى آن مسائل را بگیریم و امروز کشور ما همه چیزش یک کشور
اسلامى شده است. و البته باز هم در نیمه راه هستیم که بیشتر بشود.و من
امیدوارم که آقایان با دلگرمى و توجه به اینکه خداى تبارک و تعالى به آنها
اجر خواهد داد، [بدانند که] این یک عبادت است، اینکه شما انجام مىدهید
یکى از عبادات بزرگى است که انجام مىدهید و براى خدا باشد تا اینکه خداى
تبارک و تعالى به شما در اینجا و در آنجا اجر عنایت کند، تحت عنایتش باشید.
و این کار را که شما دارید انجام مىدهید و ان شاء اللَّه، بعدها هم تکمیل
خواهد شد، این کار در نامههاى عمل شما ثبت مىشود و در دنیا هم در همه جا
ثبت خواهد شد.
سخنرانى [در جمع پرسنل گروه تحقیقات صنعتى و دفاعى (رهاورد انقلاب و جنگ)] صحیفه امام، ج17، ص 168تا 171
زمان: صبح 2 دى 1361/ 7 ربیع الاول 1403
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: حفظ ارزشهاى انسانى و جلوگیرى از فساد، رهآورد انقلاب و دفاع مقدس
حضار: سلیمى (وزیر دفاع)- پرسنل گروه تحقیقات صنعتى و دفاعى و 40 تن از مسئولان عقیدتى- سیاسى وزارت دفاع
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بزرگترین جنایت امریکا و خیانتکاران داخلى
شما
امروز مرا خوشحال کردید. البته من اطلاع داشتم که مغزهایى که نگذاشتند در
زمان سابق هیچ رشد بکنند، رشد کردند، لکن تفصیلش را در این بخش اطلاع صحیح
نداشتم و حالا بسیار خوشحال شدم و باید اظهار تشکر کنم از این جوانهاى عزیز
که براى میهن خودشان، براى اسلام افتخار ان شاء اللَّه، درست مىکنند و
کردند. و ما هر قدمى که پیش مىرویم، بیشتر مطلع مىشویم که چه خیانتهایى
به این کشور شده است؛ چه جنایتهایى امریکا و امثال او به ما کردهاند،
منتها با دست همین جنایتکارانى که در داخل بودند. و بزرگتر جنایتى که کردند
همین معناست که نگذاشتند این جوانهاى ما رشد بکنند. اگر از اوّلى که ارتش
درست شده بود، یک ارتش اسلامى بود و تحت نظر اسلام بود و تعهدات اسلامى را
داشتند، حالا وضع ما غیر از این وضعها بود، لکن نگذاشتند. مع ذلک، خداى
تبارک و تعالى سایه عنایتش را بر سر این ملت انداخت که در بین راه رسیدیم
به این که جلوى آن مسائل را بگیریم و امروز کشور ما همه چیزش یک کشور
اسلامى شده است. و البته باز هم در نیمه راه هستیم که بیشتر بشود.و من
امیدوارم که آقایان با دلگرمى و توجه به اینکه خداى تبارک و تعالى به آنها
اجر خواهد داد، [بدانند که] این یک عبادت است، اینکه شما انجام مىدهید
یکى از عبادات بزرگى است که انجام مىدهید و براى خدا باشد تا اینکه خداى
تبارک و تعالى به شما در اینجا و در آنجا اجر عنایت کند، تحت عنایتش باشید.
و این کار را که شما دارید انجام مىدهید و ان شاء اللَّه، بعدها هم تکمیل
خواهد شد، این کار در نامههاى عمل شما ثبت مىشود و در دنیا هم در همه جا
ثبت خواهد شد.
حفظ ارزشهاى انسانى، دستاورد انقلاب و دفاع مقدس
و
ما در عین حالى که در این جنگ، خیلى جوانهاى عزیز از دست دادیم و خیلى
شخصیتهاى عزیز از دست دادیم و این همه جنایات واقع شده است که انصافاً این
جنایت اخیر دزفول یکى از بزرگترین جنایاتى بود که اینها کردند، در عین حالى
که ما این قدر جنایت برمان واقع شد، مع ذلک، آن چیزى که کشور ما دریافت
کرد بسیار ارجمندتر و عزیزتر از این است که ما صدمه خوردیم. و اما صدمات
افرادى که البته جبران نمىتوانیم بکنیم، لکن ان شاء اللَّه، بعدها به جاى
آنها اشخاص دیگرى بیایند که بهتر جبران کنند.
صدمات- فرض کنید که- خراب
کردن و اینها جبران مىشود؛ آنها چیز مهمى نیستند، جبران مىشوند، لکن ما
در ازاى او باید ببینیم چه دریافت کردیم؟ باید فکر این را بکنیم.آنهایى که
بدبیناند، نشستهاند آنجا و هى روى آن نقطههاى ضعف دست مىگذارند، انگشت
مىگذارند چقدر کشته شده، چقدر نمىدانم مریضخانه [پر] شده، چقدر معلول
شدهاند. ما همه این را مىدانیم [که] چقدر از ما کشته شده، چقدر معلول
داریم، چقدر مستمند داریم، لکن آن طرفش را ملاحظه نمىکنند که ما چى دریافت
کردیم در مقابل اینها. خوب اشکال به اینکه ما جنگ کردیم و معلول داریم؛ ما
که ابتداى به جنگ نکردیم، دیگران ابتدا کردند.
اگر آقایان توقع دارند
که خوب شما چرا با امریکا در افتادید که این جنگها واقع بشود و این بساط
بشود، ما مىدانیم که در افتادن با امریکا و همه قدرتها این توابع را دارد،
لکن این اشکالى است که ما باید، این آقایان باید به خود پیغمبر بکنند که
چرا با «ابو سفیان» ها درافتادى تا عمویت را بکشند؟ تا آن افراد به آن
بزرگى را بکشند؟ خوب، تو هم تسلیم مىشدى تا آنها [کشته نشوند] گوشه
خانهات مىنشستى! به امیر المؤمنین هم این اشکال وارد است. اشکالى که
آقایان مىکنند اگر وارد باشد به ما، به او هم وارد است؛ خوب، شما چرا با
معاویه مخالفت کردى؟ خوب، همه گفتند معاویه را بگذارد در حکومت شام باقى
باشد و از او عفو بشود و چرا گفتى که من یک ساعت ظالم را نمىگذارم سر جاى
خودش بنشیند؟ خوب، اسباب این شد که اشخاص بزرگ را، مثل «عمار» را اینها و
چندین هزار جمعیت را به کشتن دادى! این منطق اگر درست باشد، به حضرت سید
الشهدا- سلام اللَّه علیه- هم وارد است. همان طورى که آن وقت به او اشکال
مىکردند؛ خوب، شما در مدینه آسوده نشسته بودى، چرا پا شدى، راه افتادى با
این جمعیت کم در مقابل یک حکومت جبار؟! خوب اگر بنا باشد که همه انبیا در
تاریخ اشتباه کردهاند به منطق این آقایان، همه باید با قلدرها بسازند، ما
هم اشتباهى که انبیا کردهاند اعتراف به آن مىکنیم که ما هم مثل انبیا
اشتباه کردیم! و اگر مسأله این نیست، مسأله، مسئله انسانیت است؛ ارزشهاى
انسانى است، مسأله، مسئله جلوگیرى از این جنایاتى است که دارند قلدرها به
بشر مىکنند، به انسانها مىکنند، تباهى انسانهاست، مسأله، به تباهى کشیدن
افراد ارزشمند است، اگر مسأله این است، ما پیروز هستیم؛ براى اینکه شما
همین مطلبى را که الآن براى من راجع به فعالیتى که این عزیزان ما کردهاند،
همین مطلب اگر چنانچه این مسائل واقع نشده بود و ماها همه توى خانه نشسته
بودیم و امریکا هم داخل این کشور حکمفرمایى مىکرد، تا ابدهم چنین چیزى
واقع نمىشد و همه باید هى دست به سینه امریکا بایستند و چاپلوسى کنند تا
اینکه نان به آنها بدهند، تا اینکه اسلحه به آنها بدهند. تا اینکه مهمات به
آنها بدهند، آن هم مهمّات به ما که نمىداد، مىآورد همه را اینجا انبار
کرده بود؛ براى اینکه اگر یک وقتى یک جنگى بشود، براى خودش اینها باشد؛
ابداً به ما چیزى نرسیده بود. همه منافع ما را برد، براى خودش اینجا پایگاه
درست کرد.
منتها خداى تبارک و تعالى مرحمت فرمود و آن پایگاههایى که او
براى خودش درست کرده بود، به دست ما افتاد. اینها همهاش هم غنیمت است،
غنیمت جنگى است، خدا به ما داده است، منتها با دست خودشان آمدند تسلیم ما
کردند.
در هر صورت، ما باید فکر کنیم که این دو مطلب را در ترازو
بگذاریم در میزان بگذاریم، مسئله اینکه چى دادیم از دست و مسئله اینکه چى
به دست آوردیم. مسئله اینکه چى از دست دادیم، ما قبول داریم که خیلى اشخاص
بزرگوار، خیلى اشخاص فعال و خیلى جوانهاى عزیز را ما از دست دادیم و بسیارى
هم معلول از دست دادیم- یعنى، معلول شدند اشخاص ما و بسیار زنها بیوه
شدند- عرض مىکنم- اینها را همه ما مىدانیم.
خرابى زیاد واقع شده در
این کشور، همه اینها هست. اما آنکه به دست آوردیم آن را چرا فکر نمىکنیم؟
باید فکر کنیم که آن چیزى که ما به دست آوردیم این است که ما یک رژیمى که
اسلام را داشت به تباهى مىکشید، جوانهاى ما را عشرتکدهاى کرده بود، ملت
ما را رسانده بود به آنجایى که جز اینکه یک کارهاى زشتى بکنند یا
[مصرفکننده] باشند براى خارج، جز این کارى از آنها نیاید، این مسأله را
خدا به ما عنایت کرد که همه ملت با هم احساس کردند که دیگر نباید از حالا
آن طور باشد و از این منجلاب بیرون آمدند. آنچه ما [به] دست آوردیم این
است که ما اسلام را در اینجا زنده کردیم.
پیشتر اسمى از اسلام بود و
لیکن اسلام اصلش نبود؛ یعنى، اصلش دعوا با اسلام بود، مىخواستند
اسلامزدایى کنند؛ از بین ببرند همه این چیزها را، منتها با تدریج از اول
نمىتوانستند بگویند ما قبولش نداریم، مىگفتند ما قبولش داریم، لکن
پایهها را. هى مىزدند؛ یکى یکى مىزدند. احکام اسلام را از بین برده
بودند. همه کارهایى که کردند این طورى بود. و بحمد اللَّه، الآن مردم اسلام
را در این کشور مىبینند و مىبینند که همه آن فسادهایى که در خیابانها و
در کابارهها و اینها بود، اسمى از آنها نیست.
از آن ور، نجات دادند این
جوانهایى که همه را رو به تباهى بردند. الآن همه فعال شدهاند. الآن
مىدانند که باید در مقابل امریکا بایستند، باید در مقابل زورگویى بایستند،
باید خودشان استقلال داشته باشند. این را اگر نبود الّا همین را که ما به
دست آوردیم، کافى بود، لکن بحمد اللَّه بسیارى از امور به دست آمده؛ مِن
جمله همینهایى که شما مىگویید که خود این آقایان چیزهایى که نمىشد فکر
کنید که اینها درست کنند و یا فکر این مسائل را نمىکردند، خود آقایان این
کار را کردند و امیدواریم که بعدها ان شاء اللَّه، بیشتر و بالاتر انجام
بدهند. و خداوند ان شاء اللَّه، به همه شما به همه ما توفیق بدهد که به این
ملتى که تا کنون زیر سلطه اجنبى وزیر سلطه و چکمه رژیمهاى فاسد بود، نجات
بدهیم و مردم را آزاد کنیم و مشغول کار خودشان بشوند. ان شاء اللَّه، همه
نقیصهها تمام مىشود. و شما امیدوار باشید به فضل خدا. همه این مسائل تمام
مىشود. و شما سرفرازید پیش خداى تبارک و تعالى و پیش عالم. خداوند
همهتان را حفظ کند.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته